تو زندگی یه دردهایی هست که فقط باید کشید نه درمان داره نه کاهش نه حتی گاهی افزایش فقط درد هست و باید تا اخرین جرعه ان را کشید
اون دردها فقط همون دردها هستند که به ادم محدودیت حجم هستیش رو نشون می ده این دردها نه بزرگت می کنند نه کوچکت نه می کشندت نه زنده ات می کنند این دردها هر لحظه محدود بودنت را دیکته می کنند انها مرزبان های حریم گستاخیت هستند...
الهی و ربی اندککی باران . بگزار این اب اسمانی غم ای ایام را از دل بشوید...
بارونام با رقصشون هلهله برپا می کنن
می شینن رو پشت بوم چترشونو وا می کنن
حالا توی کوچه ها صدای ساز بارونه
باد آواره داره تو کوچه آواز می خونه
بازم اون ابر سیاه روی هوا پر می زنه
نمی ترسم از هوا که عشق تو چتر منه
عشق تو یه کفتره تو چشم من پر می زنه
در خونه دلم با خستـــــگی پر می زنه
بس که بارون اومده می لرزه و خیسه تنش
خونه های دلمو یـکی یــکی سر می زنه
ای دو چشمون سیاه تو آتیش گردونِ من
این دوتا شعله ی وحشی چی می خوان از جون من؟
چی می خوان از جون من؟...
همه عمرم فکر می کردم ازادی اندیشه ، دمکراسی ، مشارکت مردمی،... واسه هر جامعه ای ضروری هست اما با دیدن این سالها به این نتیجه رسیدم بعضی کشورها با داشتن دیکتاتور بهتر رو پا بندن تا با داشتن دمکراسی !حداقل این دکراسی نسخه کنون کارایی ندارد درست مثل عراق
خدایا به ما شعور و فهم شعور و قدرت پذیرش شعور برتر را عنایت بفرما.آمییییییییییین
انصافا عجب جمله زیبایی هست نه زن سالاری ، نه مرد سالاری نه فرزند سالاری نه هیچ سالا ری اکثریت دیگر برتری فقط فقط با شعور سالاری هست "شعور سالاری"
من ادم مذهبی نیستم اما خیلی سعی می کنم یک معتقد واقعی باشم .اما به نظرم بعضی قواعد نه تنها قواعد الهی بلکه قواعد انسانی کاملا اشکار هست که هیچ عقل و منطقی اون رو نمی تونه رد کنه خطوط قرمزی که درهر دین و آئین اسمانی و زمینی وجود داره از جمله دروغ نگفتن ، قتل نفس نکردن و ...
و حالا دنیای کنونی ما پر از دروغ شده و از همه بدتر خاورمیانه که دیگه حتی ابستن حوادث نیست بلکه هر روز یک حادثه تلخ در اون زاده میشه از انواع گروه های افراطی بگیر یا ایین های جدید و فتواهای گل و بلبل
این وسط بعضی هاش واقعا باعث میشه مخ ادم سوت بکشه اخرین مورد همین داعش هست . من موندم اینها دیگه چطور مسمانهایی هستند که حتی کتاب قران رو هم قبول ندارند از عهد باستان تا کنون که حتی در قران صراحتا قید شده ماه های حرامی هست که حتی اعراب جاهلیت هم حرمت اون رو حفظ می کردند و در اون جنگ و خونریزی نمی کردند . حالا اینها چطور فوج و فوج ملت بیگناه رو با نام خدای مهربان می کشند... الله اکبر
از همه خنده دار تر اینکه طرف خودشیفتگی مذمن داره فکر میکنه بر همه مسمانان ولایت داره خدایی ادم این رو کجای دلش بزاره
از طرفی تو جنگ خلیج فارس وقتی امریکا وانگلیس به عراق حمله کردند بزرگترین بهانه وجود سلاحهایی شیمیایی بود وقتی حسابی نفت عراق رو چاپیدن اومدن گفتند ما اشتباه کردیم اصلا اونجا سلاح نبوده حالا خدا زده پس کلشون یه گروه درست کردند به نام داعش که از توش در اومده که یک ماه هست یک مقر بسیار خطرناک تولید سلاحهایی شیمیایی رو تحت سیطره گرفته !انصافا ادم صبح صادقون اینها رو ببینه یا دم خروسشون رو
بعدش تو غزه الان بکش بکش هست خودشون خبر می دن تا حالا 85 فلسطینی مرده اونوقت اقای بانکی مون میگه برای تمام شدن مشکل باید حماس بمب باران رو متوقف کنه!!!!!!!!!!!!!!!
تو همه این بکش بکش ها هم جناب امریکا هیچ دلیلی برای انسان دوست بودن و حقوق بشر نداره
نه اشتباه نگیرید نه من سیاسی هستم نه طرفدار قشر خاص بلکه واقعا گاهی به این نتیجه می رسم یه عده رذل به نام انسانیت دارند ریشه بشریت رو خشک می کنند من واقعا نمی دونم اون بچه بی گناه 5 ساله عراقی و فلسطینی اخه چه گناهی کرده که شما اینطور در کشتن اون بی مباحا رفتار می کنید.
باور کنید گاهی پای فوتبال می شینم دلم میگیره پیش خودم میگم چند نفر ادم الان موقع همین شور و شعف جام جهانی دارند تو خون می غلطند یا اینکه باید عمری نقص عضو رو به دوش بکشند ند مادر مثل من منتظر فرزندشون بودند و حالا تو وحشی گری یه عده از انسانیت بی خبر بچه هاشون دارند با خونشون افطار می کنند.
الان ها گاهی با خودم میگم خدایا ببخش ببخش که اینهمه توحش انسان ها رو ، روی زمین می بینی ببخش نفسی رو که تو به اون اجازه حیات دادی اینقدر راحت به موت محکومش می کنند.
وحشیگری انگار قرار نیست از زمین رخت ببنده یه روزگاری حالا راست یا دروغ تو جنگ جهانی هو ل و ک ا ست اتفاق افتاد همه دادشون در اومد وای چه بر انسانیت گذشته اونوقت همون مردمی که روزی زجر توحش رو کشیدند دارند امروز به یه عده مظلوم تر از اون موقع های خودشون ظلم می کنند.
ایا واقعا همیشه همینطور هست؟یعنی انسان ها یا می تونند مظلوم باشند یا ظالم ؟نم یتونند انسان باشند؟
خدایا دلم از اینهمه خونریزی گرفته از غنا بگیر تا اکراین از افریقا بگیر تا اسیا
خدایا ما ا
نسان ها داریم به کجا می رسیم به کجا؟؟؟؟
بگو ای مرد من،ای از تبار هر چه عاشق.
بگو،ای در تو جاری،خون روشن شقایق.
بگو،ای سوخته،ای بی رمق،ای کوه خسته
بگو،ای با تو داغ عاشقای دل شکسته.
بگو با من،بگو از درد و داغت
بذارم مرحم بذارم روی زخمات.
بذار بارون اشک من بشوره
غبار غصه هارو از سر و پات.
بذار سر روی شونم،گریه سر کن،از اون شب گریه های تلخ هق هق.
بذار باور کنم یه تکیه گاهم،برای غربت یه مرد عاشق.