وروروبانو

می نویسم باشد از وز وز های مغزمان اندکی کاسته شود

وروروبانو

می نویسم باشد از وز وز های مغزمان اندکی کاسته شود

دوستان

با توجه به خوش برخورد و شیطون بودن من همه زود باهام دوست می شند اما وقاعیت اینه من دوست واقعی خیلی کم دارم شاید 2 تا یکیش یه خانمی هست که تو 70 درصدموارد شبیه من هست واسه همین غمگین و افسرده تا کاری بودن شیطنت هاش تقریبا عین من هست در نتیجه ما نکات اوج و نکات ضعف هم رو تشدید می کنیم حالا اگر یه زمان بیفتیم تو مود افسردگی اونوقت رزنانس صورت می گیره و کلا هر دو دپ میشیم

دوست دوم بعلت تضادهای زیاد با هم جور شدیم این دوستم الهی شکر خیلی متوقع از زندگی هست بنابریان وقتی من زندگی رو می بوسم می زارم کنار این دوست با شدت انتظار داره من بچسبم به زندگی خروجی اینکه همین دوست عزیز شنبه من رو داره می بره سر کار خودش ببینه می تونه دستم رو اونجا بند کنه.

تا حالا تجریه حضور تو همچین محل های کاری رو نداشتم برام جالبه 

حالا باید ببینم قراره هفته اینده که توش 3 تا امتحان دارم و وقت دکتر زنان دارم و تازه قراره برم مصاحبه کاری قراره چی بشه...

امید بخدا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.