وروروبانو

می نویسم باشد از وز وز های مغزمان اندکی کاسته شود

وروروبانو

می نویسم باشد از وز وز های مغزمان اندکی کاسته شود

برگ 21

خدایا ماه دوم درمان هم سپری شد فقط هنوز لاغر نکردم امید بخدا یه ماه دیگه هم برسه ان شاءالله بتونم مادر بشم میشه خدا؟

برگ 20

با مامانم حرف نمی زنم قهر نیستم اما جونم به لبم رسیده از دستش حرف نمی زنم کاری به کارش ندارم خسته شدم از بس به خاطر گیرهاش ارزوی مرگ داشتم این چند وقت که حرف نمی زنم ارامش دارم دیده ارامش دارم هی زنگ می زنه من دلواپسم یکی نیست بگه اخه من سر زندگیم نشستم دلواپسیت واسه چی هست وقتی که میام خونت فحش رکیک می دی جلوی همسر ابروم رو می بری باید خودم بپزم خودم بزارم خودم بشورم خودم جمع کنم در تمام طول این مدت بشینی پیش همسرم بگی این دختر لیاقت زندگی نداره و چه چه حالا که نمی تونی ازارم بدی دلواپسی؟

حیف نمره 20 که شماره این پست شد


برگ19

سلام به همه عیدتون مبارک

مسافرت بودم جای همه خالی اندازه کل مسافرتهای زندگیم به لطف خدا خوش گذشت

چقدر هوا خوب بود عالی بود

3 کیلو چاق شدم

کلی رفتیم دریا

کلی ارامش گرفتم

و یه تصمیم عالی واسه زندگیم

خدایا شکرت امیدوارم شماها هم تعطیلات عالی داشته باشین