وروروبانو

می نویسم باشد از وز وز های مغزمان اندکی کاسته شود

وروروبانو

می نویسم باشد از وز وز های مغزمان اندکی کاسته شود

برگ12

- خوب به سلامتی دیشب رفتیم خانه جاری جان افتاری همه فامیل همسری جمع بودند من عاشق این جاری و  کل فامیل همسری هستم. جاتون خالی حسابی خوش گذشت

 -یک دیگ بزرگ هم اش رشته پختم بردم تا جاری جان کمتر خسته بشه 

- یک قابلمه هم پختم تا همسری ببره برای کارگرهاش طفلی ها اینجا تنها هستند خانمی نیست تا براشون اشپزی کنه

- این خواهر زاده همسری رو که نگو دخمله من یعنی دوست دارم بخورمش ها از بس عشق منه من عاشق بچه دخترم البته خدا همه بچه ها رو حفظ کنه اما دخمل خیلی ناز داره

- خیلی دلم می خواد برادر جان رو افطار دعوت کنم اما ماشاءالله 2 تا پسر شیطون داره که من اصلا حوصله سر و صداشون رو ندارم یعنی در واقع احساس می کنم شاید نتونم از پس جمع و جور کردنشون بر بیام

- دیشب سر افطاری مثل همه شبهای دیگه دعا کردم خدای مهربون از روی بخشندگی اش به من هم فرزدان سالم و صالحی عنایت کنه خیلی دلم بچه میخواد امیدوارم بزرودی مادر بشم...

- امروز هم رفتم انتخاب واحدها درست کردم تونستم 6 واحد بگیرم اما خوب ساعتهاش خیلی پرت و پلاست اما در هر حال شاید با صحبت با استاد بشه حلش کرد.

- امروز هوا بشدت داغه انگار جهنمه خدا به همه ما کمک کنه و این تشنگی فقط نباشه بلکه روزمون کلا قبول درگاه خدا بشه

- من کاری ندارم مردم فلسطین چطور ادم هایی هستند ولی الان واقعا دلم کبابه واسشون اخه فک کن بندازنت کنج رینگ بدن سلاح بدن هیچی فقط بهت مشت بزنن نامردی خوب...

- الملک یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم من به ایه ایمان داره ممکنه هر ملکی با کفر باقی بمونه اما با ظلم نه مطمئن هستم اسرائیل تاوان این ظلم رو پس می ده اونم به سختی

- عراق یه جنگ نامردانه با ایران داشت خیلی مظلوم تو جنگ بدون هیچ گناهی مردن حالا الان 20 ساله عراق ارامش نداره اگرچه الان برای مردمش می سوزه اما ظلم اتش به خرمن خشک و تر یه قوم با هم می زنه


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.